تنگه هرمز گلوگاه استراتژیک چرخه اقتصاد جهانی است و چه بسا اگر روزی این تنگه فشرده شود و امکان عبور انرژی کارخانه های غرب از آن نباشد،گلوگاه بسیاری از قدرت های زورگو بسته می شود. در ماه های گذشته اهمیت عبور انرژی از تنگه هرمز به گونه ای نبض بازارهای جهانی را تحت تأثیر قرارداده است که با هر خبر تهدیدآوری که جمهوری اسلامی ایران در زمینه تنگه هرمز منتشر می کند به ناگاه بازارهای انرژی جهانی متلاطم می شوند. پس از اینکه چندین اندیشکده آمریکا اعتراف کرده اند که ایران قادر به بستن تنگه هرمز است، شدت هراس از انتشار اخبار درباره تنگه هرمز مسئولان غربی را به این سمت سوق داد که برای مقابله با قدرت ایران در تنگه هرمز سناریوهایی را طراحی کنند که در این خصوص توجه به چند نکته ضروری است:

1- احتمال بستن تنگه هرمز از طرف ایران را عملی ضدبشری معرفی می کنند. رسانه های غربی در تلاش هستند افکار عمومی جهانی را در مقابل ایران قرارداده و شکست غرب را در عبور از فلاکت و بدبختی بحران اقتصادی به پای ایران بنویسند. از این رو تلاش می کنند با عملیات روانی گسترده ناآرامی در بازارهای نفت را به ایران نسبت دهند، این در حالی است که تهدیدها و تحریم های آمریکا و برخی از کشورهای غربی باعث فلاکت روزافزون، قیمت های شناور و لحظه ای و شکست های اقتصادی شده است.

2- در مقابل اقتدار ایران در بستن تنگه هرمز همواره مبحث خطوط لوله نفتی امارات، عربستان، عراق و ... به کشورهای دیگر برجسته می شود تا از شوک های مرحله ای به بازار خودداری شود. در حالی که لوله های مزبور توان جابه جایی این حجم از انرژی جهانی را ندارند و حتی از امنیت بالایی در انتقال نفت نیز برخوردار نمی باشند.

3- قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران در تنگه هرمز واقعیتی است که با عبور هر ناو آمریکایی از این تنگه و اعلام تعداد پرسنل، فرمانده ناو، مأموریت ناو و تجهیزات همراه ناو هر لحظه به نیروهای سپاه اعلام می شود. نیروهای سپاه در صورت تعلل هر کدام از این ناوها در ارائه اطلاعات دقیق و سریع، برق آسا آنها را متوقف می کنند و برای گرفتن توضیحات به عرشه ناو می روند، آیا اگر جمهوری اسلامی ایران دارای چنین اقتداری در این تنگه نبود آمریکا حاضر بود تمام اطلاعات ناو خود را به سرعت در اختیار نیروهای ایرانی قرار دهد.

4- آمریکا برای مقابله با هراس برخی از کشورهای غربی و در راستای آرام سازی بازارهای غربی هر از گاهی با تبلیغات فراوان ناوهای خود را به تنگه هرمز گسیل می دارد تا اثبات کند هنوز هم امنیت تنگه را این ناوهای فسیلی تأمین می کنند! آمریکا وقتی از ناوهای خود ناامید می شود اعلام می کند که مین روبی تنگه هرمز را به وسیله دلفین های تربیت شده انجام می دهد، اما هنگامی که مجدداً این خبر برای رسانه ها و افکار عمومی غرب اثری ندارد، مجدداً شماره تعداد ناوهای خود را بیشتر می کند، اما از آن مهم تر این است که آمریکا تاکنون در مورد نحوه مین ریزی ایران و قابلیت مین های دریایی ایران در ابهام اطلاعاتی به سر می برد.

5- آمریکا در تلاش است دفاع ایران از تنگه هرمز را یک دفاع نقطه ای وانمود کند که ممکن است با کوچک ترین تهدیدی برچیده شود، در حالی که دفاع از تنگه هرمز بر مبنای استراتژی دورایستا، نقطه زن و مستمر است و با توجه به پراکندگی تجهیزات دفاع از تنگه هرمز در تمام سرزمین ایران این دفاع به یک زمان مشخص یا یک مکان محدود نمی شود.

تنگه هرمز و تأثیرات منطقه ای و جهانی آن بر همه سطوح سیاسی، اقتصادی و نظامی برکسی پوشیده نیست، اما این همه اهمیت تنگه هرمز نیست، این تنگه از آن جهت دارای اهمیت استراتژیک است که مرزبانانی شجاع و نترس از آن حفاظت و حراست می کنند، آنان که صلابت و اقتدارشان را از قدرت الهی گرفته اند و در حالی که در عظمت الهی شناورند از حضور ناوهای فرسوده در خلیج فارس هراس ندارند.