یکی از مقولات در حال شکل گیری و گسترش در سطح جامعه که نقد و بررسی آن نیز نیازمند ظرافت تحلیل می باشد،
گسترش فعالیت تبلیغاتی ایرانی گری و ترویج ایران باستان با رویکرد تبلیغ زرتشت در سطح جامعه به ویژه در قشر جوان کشور است. البته نباید دچار اشتباه شد که نویسندگان در این نوشتار علاقه و گرایشی به تاریخ کهن و اصیل ملی خود ندارند؛ بلکه موضوع در حال نقد، فراتر از یک علاقه مندی ملی بوده، بلکه صحبت از فتنه ای پیچیده و خاموش با ظاهر ملی گرایی که صدای تحرکات مسموم آن برای سال های آتی پیش بینی می گردد. موضوعی که با شیوع فرقه های نوظهور انحرافی که با هدف تضعیف و ایجادانحراف در مبانی و ارزش های فرهنگی جامعه اسلامی از سوی صاحبان اتاق فکر و مخازن فکری غربی- صهیونیستی به شدت دنبال می گردد، بسترهای ضد دینی اجرای طرح باستان گرایی و گرایش به زرتشت را بیش از پیش نشان می دهد.
همزمان با تبلیغ مکتب ایرانی از سوی برخی مسئولین و اشاعه باستان گرایی در کشور، برخی جریان های زرتشتی از این فرصت طلایی استفاده نموده و در حرکتی همسو با نظریه پردازان غربی هم اکنون در حمایت کامل جریان های فکری خارج از کشور قرار گرفته و تبلیغات هدفداری در این خصوص آغاز گردیده است. ماجرایی که هم اکنون نقل صحبت گروه های دانشجویی و دانش آموزی، نامگذاری فرزندان ایرانی و مجالس به حساب دگر اندیشان قرار گرفته و ردپای معنی دار آن در فضای سایبر داخلی و خارجی کاملاً مشهود است. برهمین اساس قبل از اشاره و بررسی موضوع برای رفع هرگونه شبهه و درک علاقه مندی و اعتقاد نویسندگان به فرهنگ و تمدن کهن ایران باستان و ویژگی های تاریخی منحصر به فرد کشور عزیزمان ایران تذکر چند مسئله گفتنی است: 1- گرایش به فرهنگ وتمدن تاریخی ایران عزیز، یکی از پیش فرض های اساسی نظام اسلامی برای ترویج گفتمان و تمدن عظیم اسلامی در سطح بین الملل می باشد که از طریق آن، تاریخ کهن و قدمت دیرینه تمدن خود را به رخ جهانیان کشانده و رسیدن به افق های تمدن ساز را به نظام بین الملل متذکر گردیم. از این رو شناخت دقیق از ماهیت تاریخ ایران و تمدن و فرهنگ کهن آن ضروریات اجتناب ناپذیری است که می تواند در برابر یاوه گویی های غرب در ساخت و پرداخت فیلم های ضد ایرانی همچون 300 و ... موثر قرار گیرد. از همین رو می بینید که مقام معظم رهبری نیز در دوران ریاست جمهوری خویش در سخنرانی خود در سازمان ملل، برای تبیین اصالت انقلاب اسلامی، بر این نکته تاکید داشته و در متن سخنرانی خود در صحن سازمان ملل، تاریخ کهن و اصیل ایران را اشاره می فرمایند که: «من از ایران می آیم. من رئیس جمهوری کشوری هستم که در یکی از بلندترین و حساس ترین دوران های تاریخ مهد تمدن و کانون فرهنگ بشریت بوده است و اکنون نیز قلمرو نظامی است که بر همان پیشینه استوار بنا شده است». در واقع این بیانات نشان از عمق اعتقاد مسئولین کشور از جمله مقام معظم رهبری به تاریخ کهن و تمدن و فرهنگ اصیل ایرانی می باشد. 2- شواهد تاریخی نیز از اقدامات عدالت خواهانه و یکتاپرستی کوروش بر اساس تعالیم الهی حکایت دارد و این مسئله نیز علاوه بر تایید تمدن کهن ایران اصالت آن را تاکید می نماید که در دورانی که دیگر کشورهای کنونی در گیتی حضور نداشته اند ایران و مردم ایران با فرهنگ و تمدن عدالت محور و یکتاپرست حضور داشته و این اصالت ایرانی را بر دیگر ملل نشان میدهد. با توجه به موارد اشاره شده این چنین می توان عنوان نمود که هر فرد مسلمان ایران به گذشته تاریخی ایران افتخار می نماید و به برخی از چهره های تاریخی ایران باستان نیز علاقه مند می باشد؛ لیکن موضوعی که در این نوشتار نقد شده و هم اکنون در سطح جامعه با انحراف و گرایشی کاملاً مسموم و زاویه دار در حال پردازش و ترویج می باشد حاکی از دین ستیزی عواملی پنهان بوده که در هر برهه از زمان با چهره ای متفاوت اهداف اسلام ستیزانه خود را دنبال می نمایند و هم اکنون نیز با شعار باستانی گرایی و گرایش به زرتشت به پایه های تعالیم اسلامی و اخلاقی در جامعه یورش برده اند. ازا ین رو در بررسی ابعاد این توطئه پیچیده به موارد زیر اشاره می گردد: 1- شواهد و اطلاعات مستند و موجود در سامانه های امنیتی و اطلاعاتی کشور، حاکی از این می باشد که گروه هایی زیر زمینی با اهدافی کاملاً دیکته شده از سوی اتاق های فکر غربی در حال ترویج و تبلیغ جریان باستان گرایی منحرف و مسموم بر علیه اهداف عالیه اسلام و تقابل با ارزشهای اسلامی بوده که آثار فعالیت این گروه های زیز زمینی هم اکنون در متن پیامک های تهیه شده، ایمیل های ارسالی، بروشور های تبلیغاتی به وضوح ملموس می باشد. این تبلیغات به قدری گسترده می باشد که نه تنها زاویه دار بودن فعالیت این جریان را بر ملا می سازد بلکه قدری تامل عامی بودن این جریان را بیش از پیش نشان می دهد. به عنوان مثال در یکی از پیامک های تبلیغاتی که در سطح جامعه نیز منتشر گردیده است؛ یکی از ضرب المثل های قدیمی و مرسوم در کشور را با نسبت دادن به کوروش کبیر مطرح در حالی که تاریخ نقل قول و سر زبان آمدن این ضرب المثل به چند صده پیش باز می گردد و این خودتوهین به شعور ملی و اسطوره های ملی همچون کوروش می باشد. 2- نکته جالب و قابل تامل در همه تبلیغات جریان مسموم باستان گرایی این است که هدف این تبلیغات گسترده اشاره به گذشته و افتخارات کهن ایران باستان نیست؛ بلکه در سناریویی کاملاً روانی ، اندیشه تقابل با اسلام و ارزشهای اسلامی و گرایش به زرتشت و بی دینی در جامعه در آن دنبال می گردد. موضوعاتی بسیار گسترده و زاویه دار که گویی تنها تبلیغ از ایران و افتخارات ایرانی در ان لحاظ نگردیده؛ بلکه تبلیغ ضد اسلامی در آن گنجانده شده است. این یعنی به رویارویی کشاندن ارزشهای اسلامی و داشته های ملی که از سوی این جریان دنبال می گردد. موضوعی که قیاس آن از یک جنس متفاوت بوده و با صراحت تمام می توان اشاره نمود که طرح این مطالب ماهیتی کاملاً مسموم و انحرافی دارد و ادعاها در حالی است که داستان پهلوانان کشور نیز برآمده از نبوغ و دانش عالمانی دینی همچون حکیم ابوالقاسم فردوسی و نظامی و دیگر شاخص های ادبی و اسلامی کشور بوده که همه این افتخارات در دوران بعد از ورود اسلام به ایران شکل گرفته است و این افراد نیز با همه تعلقات ملی خود افرادی کاملاً معتقد و مسلمان بوده اند به گونه ای که حکیم فردوسی به علت شیعه بودن خود سالها در رنج و محنت بوده است. 3- فروش گسترده اقلام باستان گرایی به صورت عمومی و یا مخفیانه در سطح کشور از دیگر فعالیت فرقه نوظهور مذکور می باشد. این اقلام شامل کتب، نقاشی های روی بوم، کارت پستال، گردنبند و اخیرا نیز DVD هایی بوده است که در آنها نشانها و علائم مقدس زرتشتیان و یا نمادهای باستانی آتشکده های زرتشت عرضه می شود. برخی از این اقلام نیز بصورت رایگان در برخی مناطق کشور توزیع می شود به طوری که برای ترویج آئین آتش پرستی و بازگشت به باستان گرایی به بهانه تاریخ و تمدن باشکوه ایران هزینه بسیاری صورت گرفته است و اخیرا نیز تمبر نماد زرتشتیان با قیمت بسیار بالا وارد کشور شده و در بازار بورس تمبر به بهانه تاریخ باستان گرایی با قیمت های گزاف فروخته می شود. 4- در همه تبلیغات این جریان، این نتیجه گیری در آن نهفته است که ما باید به جریان اصیل ایرانی خود بازگشته تا بتوانیم به تمدن گذشته خود بازگردیم و این با کنار گذاشتن اسلام از فرهنگ ایرانی و گرایش به زرتشت می باشد. کاری که لژهای فراماسونری از اوایل دوران مشروطیت در ایران آغاز کرند و هم اکنون با اوج گیری فعالیت جریان های فراماسونری در جهان، هم اکنون در ایران اسلامی نیز دنبال می گردد. به عنوان مثال در برخی شهرهای کشور فروش نمادهای اهورامزدا در قالب آرم فلزی افزایش یافته و برخی اندک از دختران و پسران جوان با پوشش های نامناسب و زننده از این علائم و گاهی نیز علامت صلیب استفاده می کنند و در توجیه کار خود می گویند ما زرتشتی هستیم. این اقدامات که زنگ خطری جدی را بویژه برای علما، حوزه های علمیه و صاحبان رسانه به صدا در می آورد، از سوی کارشناسان نوعی جنگ نرم در چارچوب تهاجم فرهنگی دشمن به شمار می آید. 5- نامگذاری نوزادان تازه متولد شده زوج های جوان مسلمان ایرانی، از دیگر اقدامات برای اشاعه اسامی ایرانی عهد باستان است که با زیرکی خاصی از سوی این جریان در حال تبلیغ و انجام است. چرا که این اقدام از سوی برخی از هموطنان مسلمان عزیز بدون هیچ توجه و التفاط از این جریان هدفمند مسموم صورت می گیرد. اگر چه نامگذاری به اسامی ایرانی اقدامی منفی نمی باشد؛ بلکه در شرایط تبلیغات گسترده این جریان، به تاثیر گذاری و تاثیر پذیری برخی از افراد جامعه از این جریان مسموم می بایست هشدار و توصیه انسانی و اخلاقی نمود. 6- حمایت های رسانه ای و مالی خارجی نیز در این خصوص به شدت در حال انجام بوده به گونه ای که در چند سال اخیر علاوه بر حمایت های راهبردی و فکری در کانون های تفکر دنیای غرب از جریان نوظهور انحرافی، برخی جریان های صهیونیستی با چاپ کتاب های دروغین با نام کورش و یا تورات عهد عتیق در مقابل دانشگاه تهران اقدام به فروش و در دیگر مراکز علمی و دانشگاهی کشور توزیع نموده و مشخص است که کتاب ها وارداتی و با صحافی ممتاز که ناشر آنها مشخص نمی باشد صورت گرفته و همه تهاجم فرهنگی این جریان را نشان می دهد. در حقیقت دنیای استکبار با شناسایی مولفه های نرم افزاری نظام اسلامی و توجه به مقولات فرهنگی، با سرمایه گذاری در ترویج تفکرات الحادی و شیوع فرق انحرافی، مبانی اسلامی و اعتقادی نظام را مورد هجمه قرار داده و در راستای بهره برداری سیاسی خود بودجه و تخصیص اعتبارات فراوانی نیز در این زمینه فراهم نموده است. چرا که تلفاتی که غرب در تهدید سخت خود و با تکیه بر توان فیزیکی لشکرکشی، اشغال خاکریز و سرزمین نابودی و کشتن انسان ها و ویران نمودن مراکز اقتصادی با صرف هزینه های سنگین دنبال می نمود هم اکنون با تکیه بر روش های فرهنگی و انحراف در مبانی ارزشی در جامعه و به کارگیری شیوه های غیر خشونت آمیز با تغییر هویت فرهنگی در مسیر براندازی سیاسی انجام می دهد . برهمین اساس با توجه به ابعاد گستردگی تبلیغات جریان مسموم و انحرافی باستان گرایی، این چنین می توان عنوان نمود که شکل گیری و ترویج گرایش به ایران باستان و زرتشت گرایی با زوایه دید و حرکت جریان کنونی که بسیار هدفدار و همراه با حمایت های خارجی در حال انجام است؛ ماجرایی خویشاند نبوده که انسان برداشت نماید که «چه خوب تاریخ کهن و اصیل ایرانی در حال تبلیغ است». بلکه این جریانی مسموم و انحرافی یکی از انشعابات جنگ نرم قلمداد می گردد. از این رو برای درک ماهیت دروغ پردازی و ضد اسلامی و ایرانی بودن این جریان که هم اکنون با تبلیغ زرتشت گرایی، اسلام گرایی جوانان را هدف قرار داده است به موارد زیر می توان اشاره نمود: - در شرایط کنونی تفکر باستان گرایی به عنوان ،عامل پیشرفت و رسیدن به تمدن ایران از سوی این جریان مسموم دنبال می گردد لذا تقابل با اسلام و ارزشهای اسلامی در دستور کار این جریان بوده و قشر جوان کشور را هدف قرار داده است و در مقطع فعلی و در دوران تاثیر گذاری نظام اسلامی و شکل گیری بیداری اسلامی در منطقه مطرح گردیده است.اینک سؤال قابل تامل اینجاست که مگر ایران سالها در دست حکومت های پادشاهی و با رویکرد باستان گرایی نبوده است. مگر دوران شاهنشاهی اخیر و قرون گذشته همه با آرمان های ایرانی گرایی در این کشور حاکم نبوده اند، که جز تاراج و غارت اموال ملی در آن چیزی صورت نگرفته است. لذا در تایید این موضوع نیاز نیست به گذشته دوری مراجعه نماییم. سه دهه پیش در سال 1349 و 1350 محمدرضا شاه پهلوی با همه گرایشات باستانی خود و برپایی جشن های 2500 ساله، مگر بحرین که از جزایر ایران در خلیج فارس محسوب می گردید به اشارتی از سوی غرب در مسیر منافع غرب جزیره ایران بحرین را از دست نداد. از این رو هم اکنون آل سعود با کمال وقاحت درصدد تصاحب و تحت تسلط قرار دادن جزیره بحرین میباشد. .و این تنها گوشه ای از تاریخ برجامانده از مدعیان باستان گرایی در ایران است که مستندات آن در اذهان عموم مردم کشور وجود دارد. اینجاست که می توان عنوان نمود این ادعای باستانی گرایی شعاری پوشالی از سوی جریانی مسموم بوده که پایه های تعالیم اسلامی ملت ایران را هدف قرار داده است. همان غیرت اسلامی که بر اساس تعالیم الهی و قرآنی ضرورت دفاع از آب وخاک کشور را ایجاد نمود و در برابر تجاوز گران به وطن جوانان کشورا را با شعارهای کاملاً اسلامی به میدان دفاع از وطن کشاند و صحنه ملی گرایی اصیل را در هشت سال دفاع مقدس به تصویر کشاند. ماجرایی که در قرن اخیر سابقه نداشته که متجاوزی به ایران حمله نماید و قطعه ای از خاک کشورمان را به تاراج نبرد. لذا می بینید که همین پایه های اسلامی عامل حفظ و مراقبت از خاک وطن و داشته های ملی بوده است؛ چرا که ایران در گذشته نه چندان دور با حکومت های کاملاً باستان گرایانه و ملی گرا، براساس آموزه های ملی و باستانی نه تنها نتوانسته از حقوق ملت خود در عرصه های بین المللی دفاع نماید بلکه مورد تجاوز قرار گرفته که به از دست رفتن آب و خاک این کشور می توان اشاره نمود. بر همین اساس امروزه قدرت های استکباری با بهره مندی از مولفه های فرهنگی که از مصادیق جنگ نرم به حساب می آید، هویت، مقاومت و پایه های اسلامی ملت ایران هدف قرار داده تا این بنیه های اساسی نظام اسلامی را پیش از هر عملیات نظامی فرو ریخته و یا برای سرعت بخشیدن در اهداف عملیات نظامی، اقتصادی و سیاسی از سلاح تخریب هویت فرهنگی و سلب اراده و انگیزه در نبرد ناهمگون بهره برند و با نفوذ در نخبگان و جوانان یک کشور ذائقه های ملی و اسلامی ایرانی را تغییر داده و عملاً خاکریزهای دفاعی کشور را بدون خونریزی و صرف هزینه تصرف و تصاحب نمایند. چرا که جنگ نرم امروزه موثرترین کارامدترین و کم هزینه ترین و در عین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع تهدید علیه امنیت ملی یک کشور است. چون می تواند با کمترین هزینه با حذف لشکرکشی و از بین بردن مقاومت های فیزیکی به هدف رسیده و با تغییر عواطف و احساسات، فکر و اندیشه و باور و ارزش ها و آرمان های یک ملت و نظام سیاسی دگرگون نماید. از این رو ابعاد این جنگ هویتی و اعتقادی به مراتب گسترده تر و مخرب تر است زیرا فکر و آرمان های یک ملت را « آماج تهاجم» خود قرار می دهد. لذا بیداری و بصیرت زایی منبرداران اجتماعی، سیاسی و اخلاقی کشور تبیین این حرکت خاموش دشمن در این برهه حساس می باشد. برهمین اساس شکل گیری و شیوع فرقه های نوظهور انحرافی به ویژه باستان گرایی از جمله موضوعاتی است که با هدف تضعیف و ایجاد انحراف در مبانی و ارزش های فرهنگی جامعه اسلامی از سوی صاحبان اتاق فکر و مخازن فکری غربی- صهیونیستی به شدت دنبال شده و در حال اجرا می باشد. از این رو در شرایط کنونی این شیوه و راهبرد موضوعی است که سران غرب بویژه دولت ایالات متحده آمریکا با سرمایه گذاری در اجرایی نمودن اهداف خود از طریق جنگ نرم با هدف گیری دقیق و هدفمند خویش باورهای فرهنگی آحاد جامعه اسلامی را مورد هدف قرار داده و با ایجاد تزلزل در اعتقادات، تشکیک در اصول و آرمان ها و همچنین راه اندازی فرق نوظهور و انحرافی، فرهنگ اسلامی- ایرانی مردم را مورد هجمه قرار می دهند.
نظر بدهید |