حقیقت جنگ نرم، تسلط بر افکار و اندیشه هاست تا نگرش ها و رفتارهای جمعی مردم را در اختیار گیرد و همدلی و همراهی ایشان را با اهداف خود داشته باشد. از آن جایی که با زور و خشونت نمی توان بر مغزها و فکرها تسلط یافت می بایست از ابزارهای جنگی خاصی بهره برد که این تسلط را فراهم آورد و همدلی و همراهی مخاطب را برانگیزد.
در جنگ نرم، مرزهای جغرافیایی فرو می پاشد و مرزهای مشخص جبهه های حق و باطل و ایمان و کفر و دوست و دشمن به هم می ریزد و تشخیص خودی از غیرخودی غیرممکن می شود؛ چراکه در جنگ تسلط بر مغزها، هدف، ایجاد امتی هم هدف از تمامی نژادها و اقوام و مردمان جهان است. این امری بود که اسلام از آغاز بدان توجه داشته و فراتر از مرزهای نژادی و جغرافیایی در اندیشه تسخیر مغزها و قلب ها بود تا امت جهانی اسلام را پدید آورد. اکنون پس از چهارده قرن دشمن اسلام و عدالت و حقانیت، به این نتیجه رسیده تا امت خویش را براساس همان اهداف و ابزارها و روش های قرآنی شکل دهد و با امکان بهتر و بیشتر و بی هیچ محدودیت اخلاقی، عقلانی و عقلایی تهاجم گسترده خود را برای نابودی امت حق و عدالت خواه به عمل آورد.
به سخن دیگر، جنگ نرم، جنگ میان امت هاست نه ملت ها و نژادها. از این رو می توان آن را جنگی جهانی برشمرد که میان حق و باطل و ایمان و کفر درگرفته و از میان همه نژادها، ملت ها و اقوام از سفید تا زرد تا سرخ و سیاه، سپاهی عظیم به وجود آمده است. در اینجا سخن از قوم و ملت و نژاد و سیاه و سفید نیست، بلکه سخن از حق و باطل، عدالت و بی عدالتی است که دو جبهه جهانی را پدید آورده است. این همان جنگ نهایی و سرنوشت سازی است که از آغاز حضور بشریت در روی زمین با تکبر و استکبار ابلیسی و وسوسه شیطانی و هبوط آدم(ع) و قتل هابیل(ع) شکل گرفته و اکنون به نهایت راه خود رسیده است.
نویسنده در این نوشتار به این جنگ از نگاه دیگری براساس آموزه های قرآنی می نگرد .
¤ ¤ ¤
جنگ تاریخی دو جریان ایمان و کفر
تبلیغ به معنای رساندن پیام با ابزارهای تبلیغاتی به مخاطب است و تبلیغات به مجموعه ای از روش ها اطلاق می شود که دسترسی آسان مخاطب به محتوای پیام را در بهترین و زیباترین شکل آن ممکن می سازد. بنابراین، نقش تبلیغات از تبلیغ در تأثیرگذاری بیشتر است؛ چراکه در تبلیغ، تنها رساندن پیام به دیگران هدف است؛ درحالی که در تبلیغات رساندن مؤثر پیام موردنظر می باشد تا مخاطب پیام متأثر از پیام نگرش ها و رفتارها و بینش های خود را شکل دهد. از این رو در تبلیغات از همه علوم و دانش ها و ابزارها برای تأثیرگذاری بر مخاطب بهره گرفته می شود تا مخاطب پیام چنان شود که پیام رسان از طریق تبلیغات اراده کرده است.
از آنچه بیان شد به آسانی می توان نقش تبلیغات را در حوزه افکار سازی و جنگ نرم به دست آورد؛ چراکه در جنگ نرم، هدف، حذف فیزیکی دیگری نیست، بلکه تأثیرگذاری در وی است به گونه ای که نه تنها همدلی او را برانگیزد، بلکه او را با هدف خود همراه سازد. بنابراین در جنگ نرم، سلطه بر اندیشه ها و دل ها هدف کارگزاران و رزم آوران چنین جنگی است تا افزون بر همدلی، همراهی ایشان را با خود به دست آورد. این گونه است که رسانه در عصر کنونی به عنوان بهترین، کامل ترین، ساده ترین، تاثیرگذارترین و کم هزینه ترین، ابزار در جنگ نرم به شمار می آید که بر محور عنصر تبلیغات درعرصه دیپلماسی عمومی فعالیت می کند.
با نگاهی به تفاوت های دنیایی انسان از نظر گرایش به خیر و شر، خوبی و زشتی، عدالت و بی عدالتی و مانند آن، می توان دو جبهه اصلی را درجهان آدمی شناسایی و ردگیری کرد که در طول تاریخ بشریت در برابر هم قرارگرفته اند. این دو جریان همواره کوشیده اند تا بر جامعه بشری تسلط یافته و گفتمان خود را چیره سازند و مدیریت جسم و جان آدمی را دراختیار گیرند. بنابر این عمده تلاش های تبلیغاتی انسان ها دراین جریان شکل می گیرد و خود را به نمایش می گذارد.
هر دو جریان به خوبی از تبلیغات برای رسیدن به اهداف خود بهره می گیرند و حتی به نظر می رسد که به سبب عوامل درونی و بیرونی، تبلیغات جریان انحرافی زشتی ها، بیدادها و بدی ها، قوی تر، رساتر، زیباتر، موثرتر و بیشتر چرا که این جریان، پایبند هیچ قانون عقلانی و عقلایی نیست و هیچ محدودیتی را بر نمی تابد. این گونه است که شمار تاثیرپذیران و همدلان و همراهان جریان های بی عدالتی و زشتی در طول تاریخ بیشتر از همدلان و همراهان جریان های خیر، عدالت، خوبی ها و نیکی ها بوده است.
رهبری دو جریان عدالت خواه و بی عدالتی را پیامبران و شیاطین به عهده دارند. شیاطین مجموعه ای از جنیان و انسان ها هستند که با روحیه خود بزرگ بینی، تکبر، استکبار، غرور، تفاخر، تکاثر، دنیاطلبی، شهوت پرستی و مانند آن به تعدی وتجاوز نسبت به حقوق دیگران اقدام می کنند. از مهم ترین گروه های اجتماعی که به این جریان وابسته اند می توان به اشراف، ملا، مستضعفین مقلد، بی خردان و صاحبان زر و زور و تزویر اشاره کرد.
اگر بخواهیم براساس آموزه های قرآنی، این دو جریان را دسته بندی کنیم، می بایست از آن به جریان ایمان وکفر یا همان حق و باطل یاد کنیم؛ چرا که جریان کفر همان جریانی است که در برابر ایمان پیامبران و عدالت خواهی ایشان قرارگرفته است و با اشکال مختلف اجازه نمی دهد تا مدیریت جامعه بشری را در اختیار گیرد و در هر زمان کوتاهی که قدرت به گفتمان عدالت خواهی و ایمان رسید جریان باطل به سرعت با بسیج همگانی همه قوای کفر، جریان بایمان را از صفحه روزگار محو کرد و در زمان کوتاه و مکانی محدود توانست به عمر و حیات خود ادامه دهد.
با این وجود آموزه های قرآنی این مژده را به بشریت می دهد که در نهایت این مومنان نیکوکار هستند که مدیریت جامعه جهانی را به دست می گیرند و وارثان زمین می شوند. (انبیاء، آیه 501)
تبلیغات انحرافی اهل کفر و باطل
چنان که گفته شد، جهان امروز به نقطه پایانی خود نزدیک می شود؛ چرا که در دایره هستی، پایان به آغاز نزدیک می شود و جنگ ها از قتل و کشتن فیزیکی به وسوسه تبدیل می شود، چنان که آغاز جنگ میان حق و باطل و ایمان و کفر به صورت جنگ نرمی بود که میان آدم (ع) وابلیس به وجود آمد. اکنون نیز به جای جنگ سخت و قتل، جنگ نرم جایگزین شده که مبتنی بر اصل وسوسه و وعده های دروغین ابلیسی است.
جهان از جنگ ملت ها و قوم ها به جنگ نرم امت ها کشیده شده و می شود. دراین جنگ نرم امت، شما آمریکایی حق طلب و عدالت خواهی را می بینید که درجبهه ایمان و حق قرار گرفته و در سرزمین آمریکا علیه باطل می جنگد؛ درحالی که درایران اسلامی نیز آدمی را می بینید که با تمام جان و روحش برای آرمان آمریکایی باطل می جنگد. البته به کار گیری واژه ایرانی و آمریکایی در اینجا هیچ اصالتی ندارد؛ چرا که دیگر مرزهای جغرافیایی و نژادی و ملتی در جنگ نرم از میان رفته ولی از آن جایی که هنوز در فضای پس از جنگ سخت زندگی می کنیم و در حال گذر به فضای جنگ نرم هستیم، به جای امت ایمان و حق و امت کفر و باطل، از دو مصداقی استفاده شده که اکنون در برابر هم قرار گرفته اند و جنگ نرم را مدیریت می کنند.
اکنون شما حتی در فلسطین اشغالی می توانید انسان های عدالت خواه و حق طلبی را بیابید که در جرگه امت اسلام به عنوان نماد حق و عدالت قرار گرفته اند و با آن که یهودی و حتی خاخام و روحانی توراتی هستند، به حق پیوسته و برای عدالت در جبهه جنگ نرم می جنگند.
دو جبهه حق و باطل، در جنگ نرم در حالت ایجاد امتی جهانی و بیرون از هرگونه مرزهای جغرافیایی، نژادی، فرهنگی و قومی و قبیله ای هستند.
شیوه تبلیغاتی اهل کفر
جبهه کفر با توجه به نیاز طبیعی برای همراهی مردم نیازمند تبلیغات افزون بر تبلیغ است؛ چرا که نمی توان متاع باطل را در همان آغاز، لخت و عریان فروخت، بلکه می بایست با تبلیغات و ایجاد شبهات و همانندسازی باطل با حق، زمینه نفوذ در قلب ها و دل ها را فراهم آورد و اندک اندک، متاع باطل و زشت و بد خویش را فروخت؛ زیرا انسان ها در همان آغاز به سبب فطرت پاک و عقل سالم خویش، گرایش به بدی ها، زشتی ها و باطل ندارند، ولی در یک فرآیند با تغییر ذائقه می توان آنان را با خود همراه کرد. کاری که ابلیس با حضرت آدم(ع) کرد این بود که وی را نخست به دروغی بزرگ فریفت و به او وعده ملک جاودانه و زندگی ابدی سعادتمند داد تا از میوه ممنوع گناه بچشد و پس از آن که ذائقه وی عوض شد او را با خود همراه کرد. البته حضرت آدم(ع) به عنایت الهی از فریب ابلیس آگاه شد و به سبب سرعت آشکار شدن زشتی های عمل خویش، دانست که راهی باطل را در پیش گرفته است و از ابلیس با توبه به سوی خدا جدا شد، ولی بسیاری از مردم این گونه نیستند و شرایط دنیا نیز به این سرعت آثار و تأثیرات رفتارهای زشت و گناهان را آشکار نمی کند؛ از این رو اندک اندک در دام ابلیس و شیاطین جنی و انسی گرفتار شده و با تغییر ذائقه، باطل را عین حق دانسته و آن را دوست داشته و می پرستند.
بنابراین، تبلیغات یعنی شیوه آراستن به بهترین شکل و رساندن پیام به گونه ای که همدلی و همراهی دیگران را برانگیزد، از مهم ترین اهداف جبهه کفر و باطل است. از این رو باطل با تمام امکانات بویژه رسانه ای می کوشد تا مردم را از هر نوع و نژاد و دین و ملت و فرهنگی بفریبد و باطل خویش را حق جلوه دهد. در این راستا خداوند در آیه 211 سوره انعام فریب کاری را مؤلفه اصلی تبلیغات جبهه کفر برمی شمارد و بیان می کند که چگونه کفر می کوشد تا با ظاهر آراسته مردم را فریب دهد و از راه حق به در کند. سخنان آراسته و زیبا و دلنشین (مفردات الفاظ قرآن کریم، ص973 ذیل واژه زخرف) به قصد فریب یکی از مهم ترین ابزارهای تبلیغات سوء جبهه کفر و باطل است.
هدف از این تبلیغات آن است تا دل ها و قلوب دیگران را به تسخیر درآورده و ایشان را همدل و همراه خویش سازند. در همین آیات 211 و 311 سوره انعام، مهم ترین هدف شیاطین انس و جن را جذب دل های بیمار به سوی خود و همدلی و همراهی ایشان برمی شمارد و بیان می کند که تأثیرات تبلیغات سوء و سخنان آراسته شیاطین در مردم فریب خورده آن است که به این سخنان تمایل و گرایش یابند و در مسیر ایشان حرکت کنند. (مجمع البیان، ج 3 و 4، ص 345)
نتیجه تاثیرگذاری تبلیغات آراسته و زیبای شیاطین و اهل کفر و باطل آن است که انسان ها از مسیر حق و عدالت و ایمان خارج شوند (لقمان، آیه 6) و اندک اندک به گناه و ارتکاب آن آلوده گردند (انعام، آیات 211و 311 و مجمع البیان، همان) و در نهایت در کفر فرو روند و از ایمان بطور کامل دور شوند. (سباء، آیه 33)
خداوند در آیه 121 سوره انعام این معنا را روشن می کند که از روش های تبلیغاتی شیاطین و اهل جبهه کفر و باطل آن است که در حقایق القای شبهه می کنند و آن را به گونه ای نشان می دهند که قابل باور و اطمینان نباشد.
آراستن باطل به هر شکلی از دیگر ابزارهای کارآمد جبهه باطل است. بطوری که امور خرافی و باطل را زیبا نشان می دهد. این گونه است که حتی گوساله پرستی و شیطان پرستی را امری مثبت و زیبا جلوه می دهند و به آراستن آن، عقل مردمان را می دزدند. (طه، آیات 58 تا 88)
با نگاهی به فیلم های هالیودی می توان این معنا را به سادگی دریافت که جبهه باطل چگونه هر پستی و زشتی را زیبا و عادی جلوه می دهد و با تکرار نماهایی از زشت کاری چون خیانت به همسر، تجاوز به خردسالان، هم جنس بازی، شیطان پرستی و حق ستیزی، آن را قابل باور و نشانه تمدنی نشان می دهند تا دل های بیمار جهانیان را به سوی خود بکشاند و اجازه تفکر و تعقل را از آنان سلب نماید.
فیلم های هالیودی تلاش می کند تا زشتی های گناه و خیانت و قتل را بکاهد و دور زدن قوانین اخلاقی و عقلانی و عقلایی را امری مثبت جلوه دهد و هرگونه پایبندی به اخلاق و عقل و سنت و سیره عقلایی را عقب افتادگی فرهنگی، املی، ارتجاع و خرافه پرستی معرفی نماید.
بی گمان تحمیق مردم از مهمترین اهداف تبلیغات جبهه کفر است (زخرف، آیات 15 و 45) تا مردم از اندیشه و عقل دور شده و گوسفند وار در پی خرمای خر دجالی بروند که به جای پهن خرمای تازه برایشان می ریزد و ایشان را به دنبال خویش به هر سوی باطل و ناحقی می کشاند.
تبلیغات جبهه کفر همواره دعوت به انحراف اخلاقی و دور شدن از اصول عقلانی و عقلایی و حرکت در مسیر سقوط و تباهی دوزخی است (قصص، آیات 93 و 14) دراین میان اشرف و سرمایه داران بی درد، نقش بسیار خطرناکی را ایفا می کنند. آنان با پول و ثروت خویش زمینه های تحمیق مردم و انحراف اخلاقی و اعتقادی ایشان را سبب می شوند. صاحبان زر و زور در کنار رسانه های تزویر درهر دوره ای می کوشند تا به اهداف کفر و بی عدالتی خویش برسند و انسانها را از حق و عدالت دور سازند. (هود، آیات 52 و 72 و نیز نوح آیات 12 تا 72)
یکی از عناصری که در تبلیغات کافران و اهل باطل بر آن تاکید می شود، انکار قیامت و حساب و کتاب و بلکه حتی انکار خداوند است. در تمامی فیلم های هالیودی می توان این مسائل را ردگیری کرد. رسانه های امپراتوری جهانی کفر بر این مسایل تاکید بسیار دارند. آنان براین مسئله نیز تاکید می کنند که اموری از این دست که در حوزه متافیزیک قراردارد اصولا مسائلی بی معنا و پوچ و خرافی است و اگر واقعا خدا و قیامتی باشد ما حاضریم از جانب همه مردم پاسخگو باشیم و آن را بپذیریم. (عنکبوت، آیه21) شایعه و تهمت از مهم ترین شیوه های تأثیرگذاری اهل کفر و نفاق در جنگ نرم است که در آیاتی از جمله 11 سوره نور بدان اشاره شده است.
رهبران جبهه کفر و باطل برای اینکه به اهداف خود برسند، دور از چشم مردم برای آنان برنامه ریزی می کنند و توطئه های خویش را می ریزند. از این رو خداوند در آیاتی از جمله 8 مجادله به انجمن های سری آنان اشاره می کند که برای توطئه علیه بشریت ایجاد می شود.
جوسازی و افکارسازی و معرفی اهل ایمان و عدالت به صورت کاریکاتوری و چهره های ساده لوح و خوش باور از دیگر ابزارهایی است که در جنگ نرم ازسوی جبهه کفر و امت باطل به کار می رود. (توبه، آیه16)
هدف از این تبلیغات باطل، جابه جایی حق و باطل است. تا آنچه را باطل است حق جلوه دهند و آنچه حق است باطل بنمایانند.تا این گونه با تحمیق و فریب مردم، امتی همدل و همراه برای اهداف باطل خویش ایجاد کنند. آنان امیدوارند تا مردم به گناه و کفر چنان ایمان و باورکنند که جزو گوشت و خون ایشان شود و هیچ فکر و اندیشه دیگری در جامعه جهانی نماند که در برابر گفتمان باطل ایشان عرض اندام کند.
براساس گزارش های قرآنی، اشراف قوم نوح توانسته بودند با استفاده از همه ابزارهای کارآمد در جنگ نرم، علیه حضرت نوح(ع) موفق شوند و ایشان را با گروهی بسیار اندک تنها بگذارند، به گونه ای که اصولا تفکر نوحی در جامعه ایشان هیچ جایگاه و ارزش و اعتباری نداشت و مردم چنان مسخ شده بودند که جز به کفر نمی اندیشیدند و جز به گناه و فسق و فجور گرایش نداشتند و حتی فرزندان ایشان در چنین محیط آلوده ای امکان رشد طبیعی نداشته و مسخ شده بودند. از این رو آن حضرت از خداوند می خواهد تا چنین مردمان آلوده و محیط گناه و کفرآلودی را از میان بردارد و با آب خشم خویش بشوید. (نوح آیات 62 و 72)
به هرحال در جنگ نرم باید به این مطلب توجه کرد که کفر، بی هیچ محدودیتی با تمام امکانات درحال امت سازی جهانی علیه ایمان است و باید گذاشت زمانی چون زمان نوح برای جهانیان پدید آید که خشم الهی ایشان را به آب خشم بشوید و غرق نماید.
بازخوانی آیات قرآنی برای مبارزه با شیوه ها و روش های دشمنان امت اسلام و حق و عدالت می تواند بسیار مفید و کارآمد باشد. از این رو اگر فرصتی پیش آمد می بایست به راه های مبارزه با شیوه های دشمنان بر اساس آموزه های قرآنی پرداخت و راه حق را با تبلیغ درست و تبلیغات سالم به مردم نشان داد.
نظر بدهید |