رئیس سابق دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی در اظهاراتی کم سابقه، از سیاست داخلی تل آویو انتقاد کرد.
به گزارش شبکه تلویزیونی شالوم؛ «مئیر داگان» مدیر سابق موساد در برنامه تلویزیونی، اوضاع اسرائیل بعد از بیداری اسلامی و همچنین دلایل اینکه چرا اسرائیل نباید به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند را تشریح کرد.
داگان گفت: اخیرا سخن بسیار جالبی را از زبان یکی از مقامات آمریکا شنیدم که چرا ما آمریکایی ها باید نگران تحریم نفتی ایران باشیم، ما که فقط 7 درصد از تولیدات نفتی خلیج فارس را خریداری می کنیم. دراین خصوص باید بگویم گرچه شما آمریکایی ها نفت را خریداری نمی کنید، اما اروپا و چین به مراتب بیش از شما نفت می خرند. در نتیجه اگر پیامدهای افزایش بهای نفت در این کشورها دیده شود، این مسئله به دلیل روابط اقتصادی تنگاتنگ آمریکا با اروپا و چین، آثار ویرانگری بر اقتصاد شما خواهد داشت. وی اذعان کرد: مهمترین چالشی که اسرائیل با آن مواجه است، تامین امنیت داخلی است. این نیز نظام سیاسی ما است. نظام سیاسی ما به مرحله ای رسیده است که دولت دیگر قادر به اداره مملکت و تسلط بر اوضاع نیست. بیش از 70 درصد تصمیم هایی که اکنون دولت می گیرد، مربوط به حوزه امنیت است. داگان افزود: اگر بخواهیم معیارهای یک دولت کارآمد را برشماریم، ابتدا باید چند سوال از خودمان بپرسیم: نخست آنکه، آیا دولت می تواند زمانی که پای مرگ و زندگی یا جنگ و صلح در میان است، تصمیم لازم را بگیرد؟ آیا رژیم ثبات لازم را دارد؟ آیا دولت قادر به برنامه ریزی بلندمدت است؟ آیا رژیم می تواند در زمینه مسائل حساس سیاسی، تصمیم های منطقی بگیرد؟ آیا مقامات دولت توانایی لازم را برای اختصاص و هزینه کردن بودجه به احزاب دارند؟ و نهایتا اینکه آیا دولت به دنبال ایجاد نوعی زمینه مساوات در کشور هست یا نه؟ با در نظر گرفتن همه این معیارها، باید اذعان کنم دولت (اسرائیل)، البته منظورم به دولت فعلی نیست زیرا در این عرصه ها تفاوت چشمگیری بین عملکرد دولت نتانیاهو با دولت های پیشین اسرائیل نمی بینم، کارآیی لازم را ندارد. به گمانم تنها مورد استثنایی که درگذشته داریم، دولتی بود که حزب شاس در آن مشارکت نداشت و لذا برای نخستین بار نظام متفاوتی ایجاد شد که نتوانست برای مدت زیادی دوام بیاورد. رئیس سابق دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی در ادامه افزود: ما در وضعی گرفتار شدیم که ناچار شدیم دولت ائتلافی تشکیل دهیم. در دولت ائتلافی نیز شاهد انتقال قدرت از احزاب اصلی به سمت احزاب میانه ای هستیم که نقش ایجادکننده توازن را دارند و اکنون همین احزاب میانه هستند که حقیقتا بر سیاست های اسرائیل مسلط شده و قدرت را در اختیار گرفته اند. برخی مشکل را اینگونه مطرح کرده اند: اسرائیل برای همه افراد شاغل، پرداخت کننده مالیات و پرسنل ارتش هیچ کاری نمی کند. برعکس، کسانی که کار نمی کنند، مالیات نمی دهند و در ارتش خدمت نمی کنند، از حمایت دولت برخوردارند. وی اظهار داشت: متاسفانه نظام سیاسی ما به ورطه سقوط رسیده است. نمونه اخیر این شکست نیز با قیام جوانان در تابستان برای عموم روشن شد. این جوانان به عنوان فعال اجتماعی تظاهرات کرده بودند، اما در حقیقت به این مسئله اعتراض داشتند که دولت حقیقتا هیچ نقشی را برای حل مشکلات ابتدایی در جامعه اسرائیل ایفا نمی کند.
نظر بدهید
![]() |