اقدام تعدادی از معترضان و دانشجویان در ورود به محوطه سفارت انگلیس که از نظر قانونی و عرف پذیرفته شده قواعد بین المللی جزو خاک کشور صاحب سفارتخانه محسوب می شود قطعا اقدامی غیردیپلماتیک و غیرقانونی بود، این اقدام غیرمدبرانه، خشمگینانه و احساسی هزینه های گوناگونی خصوصا هزینه های سیاسی قابل توجهی به کشور و به ویژه بر دستگاه دیپلماسی ایران وارد می کند و بی تردید بهانه ای مستند و قابل توجه به دست دشمنان و بدخواهان ملت ایران می دهد که علاوه بر تشدید فشارها به صف آرایی های سیاسی جدیدی علیه کشورمان مبادرت کنند که این روزها نمونه هایی از تلاش هایی در این جهت را بلافاصله بعد از ورود غیرقانونی عده ای از معترضان و دانشجویان خشمگین به محوطه سفارت انگلیس شاهد هستیم، وقوع این اتفاق خصوصا در شرایطی که آمریکا، رژیم صهیونیستی و تعدادی از هم پیمانان آنها به دنبال بهانه برای تخریب وجهه سیاسی ایران در صحنه بین المللی و به دنبال آن فشار بیشتر به کشورمان هستند و طی هفته های گذشته تهمت ناروای طرح ترور سفیر عربستان و بلافاصله بعد ازآن بحث نقض حقوق بشر در ایران را علم کردند بدون تعارف شرایط سیاسی پیچیده تری را برای کشورمان در پی خواهد داشت.
اما با همه این اوصاف این نکته اساسی را نمی توان و نباید نادیده گرفت که سابقه طولانی مدت مداخلات و جنایت های انگلیس خصوصا طی چندین دهه گذشته و به ویژه در اواسط و اواخر دوره قاجاریه، دوران جنگ جهانی اول و دوم و دوره پهلوی و همچنین دوران پیروزی انقلاب، دفاع مقدس و ... آنچنان تصویر زشت، کریه و جنایتکاری از این استعمارگر پیر در اذهان ایرانیان برجای گذاشته که این مردم به خاطر ضربات سهمگینی که از سیاست و عملکردهای خصمانه و در عین حال نیرنگ بازانه و فریبکارانه انگلیس تحمل کرده اند، نمی توانند خباثت ها و جنایت های سردمداران ظالم و جنایتکار سابق و فعلی انگلیس را علیه ملت بزرگ ایران فراموش کنند.
بنابراین ملت بزرگ ایران گرچه بنابر ملاحظات سیاسی و بین المللی و درنظرگرفتن برخی مصالح کلی و همچنین به خاطر کوتاه آمدن برخی مسئولان، تاکنون دندان به جگر گذاشته و خیلی از مسائل را که در ادامه این مقاله تنها بدانها اشارتی خواهد شد را همچون بغضی فرو خورده در گلو نگه داشته اند اما همیشه در جامعه کسانی هستند که بر اساس احساس وظیفه و مسئولیت و دغدغه مندی بیشتر، وابسته نبودن به بسیاری از مسائل و برخورداری از روحیه پیشتازی و تاثیرگذاری از بسیاری افراد جلوتر، حساس تر و دغدغه مندتر هستند. از جمله این افراد جمعی از معترضان و دانشجویانی هستند که همین چند روز پیش برای فریاد سردادن علیه یک عمر استعمارگری، جنایت و فریبکاری تا پشت دیوارهای سفارتخانه انگلیس پیش رفتند و با راه انداختن تظاهرات و تجمعی قانونی و اعتراض آمیز، سیاست های خصمانه گذشته و فعلی انگلیس علیه کشورمان را تقبیح کردند.
و صد البته که این عمل معترضان و دانشجویان مورد تاکید ملت ایران هست و خواهد بود اما زیاده روی، افراطی گرایی و تندروی جمعی از افراد و ورود به محوطه سفارت انگلیس بی گمان کاری مخالف با قواعد بین المللی، غیرقانونی و پرهزینه برای کشور بود که نیروهای انتظامی با تدبیر می بایست از این کار غیرقانونی جلوگیری می کردند و اساسا اگر لااقل پس از اعلام نظرهای وقیحانه اخیر برخی سیاست مداران انگلیس و اقدامات یکجانبه آنان علیه ایران، مجلس شورای اسلامی پیش تر و زودتر از این ها، کاهش روابط با انگلیس را در مجلس مطرح و بر آن تاکید می کرد و هم چنین با سفیر و کارکنان سفارتخانه انگلیس برخورد سیاسی و قانونی توسط دستگاه دیپلماسی کشور انجام می شد کار به اینجاها نمی رسید.
اما در این میان اظهارنظر یکی از سیاست مداران انگلیس مبنی بر «بی شرمانه» خواندن اقدام علیه سفارت انگلیس و به کاربردن این چنین واژه ای جای بسی تامل و طرح سوال های زیادی دارد.
1 - همان طور که چندبار در این مقاله اشاره شد تجمع و شعار دادن معترضان و دانشجویان تا پشت در سفارت انگلیس علیه سیاست های این کشور امری پذیرفته و بلکه اقدامی شجاعانه، ممدوح و قابل تحسین است ولی ورود تعدادی از افراد به سفارت خانه کاری خلاف، غیرقانونی و پرهزینه و البته بی فایده محسوب می شود اما موصوف کردن این کار توسط سیاستمدار انگلیسی به صفت«بی شرمانه»خود از تداوم گستاخی، وقاحت و«بی شرمی تاریخی»انگلیس و سیاستمداران آنان علیه ایران حکایت می کند. گرچه ملت ایران بسیار بزرگوار است اما از قرار معلوم این حضرات انگلیسی با آن سابقه ننگین مکاری و استعمارگری در بسیاری از نقاط جهان و آن عملکردها و سیاست های خصمانه و جنایتکارانه علیه بسیاری از مردم جهان و ملت بزرگ ایران پیش و پس از انقلاب اسلامی انتظار دارند که ملت ها و خصوصا ملت ایران سابقه آن همه خصومت و جنایت را علیه مردم نادیده بگیرند و به فراموشی بسپارند و احتمالا منتظر گرفتن مدال افتخار نیز هستند که به خود اجازه می دهند اقدام غیرقانونی عده ای را بی شرمانه توصیف کنند اما از ده ها و صدها عمل بی شرمانه، جنایتکارانه علیه ملت ها و مردم بزرگوار ایران تا ابد عرق شرم بر پیشانی نداشته باشند.
2 - کدام ملت و مردمی هستند که جمله معروف«خورشید در سرزمین های تحت حکومت بریتانیای کبیر غروب نمی کند»را که تا چند دهه پیش ورد زبان حکام سلطه گر و استعمارگر انگلیس بود را فراموش کرده باشد، این حکام مستبد و سلطه گر در یک جزیره ای در آن سوی دنیا به هر سرزمینی که توانستند چنگی انداختند و سایه استعمار خود را بر آن گسترانیدند آن قدر مستعمره های کوچک و بزرگ برای خود ساختند تا از کشور کم سرزمین خود، امپراتوری استعماری بسازند و کشور پهناور، ثروتمند و پرجمعیتی مثل هند را نیز به یکی از مستعمره های خود تبدیل کردند و معلوم نیست که اگر بزرگان و استعمارستیزانی همچون جواهر لعل نهرو و گاندی اقدام نمی کردند هندوستان امروز در چه وضعیتی بود.
اما آن چه مسلم است امروز انگلیس نه تنها امپراتوری، بریتانیای کبیر و حتی انگلستان نیست بلکه از نظر ملت ما و بسیاری از ملت های جهان فقط انگلیس است و جزیره ای آن سوی دنیا و تابع آمریکا و رژیم صهیونیستی.
3 - مروری بر تاریخ معاصر جهان و ایران به خوبی دلایل مذموم بودن انگلیس را در ذهن و حافظه و تاریخ مردم جهان و خصوصا ملت ایران روشن می کند، تنها کافی است به اسناد تاکنون منتشر شده - نه آن ها که هنوز منتشر نشده - داشته باشیم تا با سابقه دخالت های خصمانه و جنایت های انگلیس و سیاست بازان این کشور در جهان و خصوصا در کشور خودمان بیشتر آشنا شویم.
4 - اگر انگلیس علیه کشور ما هیچ سیاست خصمانه و جنایتی را طراحی و اجرا نمی کرد همین بس که با دسیسه چینی و استفاده از ضعف قاجار و وابستگی دربارش به انگلیس و حکومت پرستی این خاندان و بزدلی و نابکاری و نابخردی آنان و مادر آن شاه بی کفایت و نالایق قجری استفاده کرد و به هر صورت دسیسه قتل یکی از بزرگ ترین، لایق ترین، شایسته ترین فرزندان سرزمین ایران یعنی«امیرکبیر»آن انسان مسلمان، سرافراز، وطن خواه، آزاده و استعمارستیز را طراحی کرد و امیر سرفراز ایران زمین که به خوبی با اقدامات شایسته و مدبرانه و بخردانه خود نشان داده بود که می توانست ایران را از حقارت و ذلت قجری به اوج آقایی و سرافرازی در منطقه و جهان برساند را به هزار حیله و نیرنگ به نیشتر غلامان حلقه به گوش شاه بی کفایت و بی اختیار قجری رگ بزند که نه تنها خون یک ایرانی بزرگ و بزرگوار و فرهیخته و مسلمان و آزاده بلکه خون دل ایران و ایرانی ریخته و رمق از جان ایران گرفته شد تا قجرها سالیانی بعد بمانند و از دل آن بی کفایت ها، استبداد رضاخانی متولد شود که اگر تا قیام قیامت بر انگلیس و قجرها و ناصر و مادرش لعن و نفرین فرستاده شود بازهم کم خواهد بود.
5 - نقش انگلیس در روی کار آمدن رضاخان میرپنج و نضج گیری استبداد رضاخانی پس از کودتای سوم اسفند 1299 و همچنین تبعید آن دیکتاتور به ژوهانسبورگ و جزیره موریس و بر تخت نشاندن ولیعهد نالایقش و ماجراهای تلخ بعد از آن را مگر ملت ایران می تواند فراموش کند؟
6 - انگلیس در سال 1325 قمری برابر با 1907 میلادی در سن پترزبورگ قراردادی با روسیه امضا و کشورمان را میان خود و روس ها تقسیم می کند و پس از آن شمال ایران به اشغال روس ها درآمد و پس از جنگ جهانی اول نیز انگلیس با اشغال بوشهر به سوی شیراز پیشروی می کند و مناطق جنوبی ایران را به تصرف خود درمی آورد آیا خاطره تقسیم وطن و تجاوز به حریم میهن توسط کشورهای مهاجم فراموش شدنی است آیا دسیسه های انگلیس در قبل و پس از معاهده پاریس در مارس 1857 میلادی که منجر به چشم پوشی ناصر قجری از منطقه «هرات» شد و به دنبال آن الحاق بخشی از بلوچستان ایران به (هند تحت حکومت انگلیس آن زمان) از حافظه تاریخی ملت ایران پاک شدنی است.
7 - حمله به «ایران بی طرف» در جنگ جهانی دوم و متلاشی کردن ارتش کشورمان و اشغال ایران از جنوب توسط انگلیسی ها و شمال کشور توسط روس ها و هزاران مصیبتی که بر سر مردم این سرزمین آمد مگر فراموش شدنی است؟
8- و مگر نقش استعمارگر پیر و خبیث انگلیس در ماجرای تلخ جدا سازی «بحرین» از ایران در زمان پهلوی دوم را مردم می توانند از خاطر ببرند؟
9 - آیا نقش انگلیس و دسیسه های سیاست بازان آنان در ماجرای سرکوب قیام جنگل و قتل فجیع میرزاکوچک خان جنگلی این دلاور مرد خطه شمال کشور و آزادمرد راه دفاع از دین و میهن از اذهان مردم پاک می شود.
10 - زمینه سازی و تحمیل قرارداد ننگین «دارسی» در زمان مظفر قجری بر ملت ایران که به موجب آن امتیاز انحصاری و اختصاصی جستجو، استخراج، توسعه، تهیه، حمل و فروش گاز طبیعی و نفت سراسر کشور به جز آذربایجان و شمال خراسان به مدت 60سال واگذار شد، قصه تلخ این قرارداد و ماجراهای قراردادهای رویتر، قرارداد «رژی» و ده ها مسئله دیگر که انگلیس با وقاحت و گستاخی هرچه تمام تر پی گیری می کرد مگر از حافظه ملت ایران پاک می شود؟
11 - حمایت انگلیس از پهلوی دوم در اوج و بحبوحه شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی، و این که انگلیس پس از پیروزی انقلاب به نشانه حمایت از شاه و امید به بازگشت او و به نشانه دشمنی با انقلاب مردم 10سال سفارتخانه خود را در ایران تعطیل کرد ، شهادت 2تن از کارمندان سفارت ایران در لندن در ماجرای حمله به سفارت خانه ایران در سال 59 که به واسطه کوتاهی دولت انگلیس به وقوع پیوست، کمک های بی دریغ تسلیحاتی و تجهیزات اقتصادی و حمایت های انگلیس از صدام در جریان تحمیل جنگ هشت ساله علیه کشورمان، حمایت از منافقین جنایتکار، متهم بودن MI6 در نقش داشتن در ترور شهید شهریاری دانشمند هسته ای کشورمان در سال گذشته، پیش گامی در تهیه قطعنامه های ضد ایرانی در شورای امنیت سازمان ملل متحد، پیشگامی در تحریم های یک جانبه و ... تنها بخشی از سیاست های مداخله جویانه، خصمانه و جنایتکارانه انگلیس علیه ملت بزرگ ایران است آیا این همه اقدامات خباثت آمیز و جنایتکارانه علیه ملت ایران نشان دهنده اوج خوی استعمارگری و دشمنی با ملت ایران و نهایت وقاحت و بی شرمی انگلیس نیست؟ آیا انگلیس با این کارنامه سیاه در حافظه ملت های جهان و خصوصا ملت بزرگ ایران توقعی غیر از خشم و انزجار و نفرت دارد، اما ای کاش دولت ها تاکنون و همچنین مجلس ها تاکنون با اقتدار بیشتر و دیپلماسی فعال تر، تدبیر می کردند و چهره واقعی انگلیس را از پس نقاب فریبکاری برای همه جهان بیش از پیش روشن می کردند و با اقدامات غیرمنفعلانه عملکرد انگلیس را در معرض محاکمه وجدان جامعه بین المللی قرار می دادند و همه معترضان نیز تنها به تظاهرات و اجتماعات اعتراض آمیز و مداوم و مستمر خود تا پشت درهای سفارتخانه انگلیس بسنده می کردند.
نظر بدهید |